امیرحسین زارع: کسب مدالهای طلا لطف امام رضا(ع) بود
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۲۹۹۷۰
به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، امیر حسین زارع قهرمان جهان و آسیایی کشتی ایران، ضمن محکوم کردن جنایات رژیم صهیونسیتی، اظهار کرد: امیدواریم هرچه زودتر این جنایات به پایان برسد و دل همه مردم دنیا و مخصوصا فلسطینیها شاد شود.
زارع در خصوص اهدای مدالش به آستان قدس رضوی گفت: من قبل بازیهای آسیایی و جهانی نذر و نیت کرده بودم که اگر به خواست خدا و لطف آقا امام رضا(ع) در این دو رویداد مدال کسب کنم، مدالها را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: چون اعتقادم این است که من امانتدار این مدالها بودم و این مدالها لطف آقا علی ابن موسی الرضا (ع) بود و به من رسید و حالا من آنها را اهدا کردم.
زارع بیان کرد: قبل از این، مدال جهانی نروژ هم تقدیم کرده بودم و این دومین باری بود که این افتخار نصیبم شد.
این قهرمان تاکید کرد: اگر هر سال مدال بگیرم این تصمیم را دارم که مدالم را تقدیم امام رضا (ع) کنم؛ این را بگویم که فقط اگر مدال طلا بگیرم آن را تقدیم خواهم کرد.
وی ادامه داد: امیدوارم همه ورزشکاران با توسل گرفتن از ائمه اطهار، بتوانند در میادین مختلف موفق باشند و تن سالم داشته باشند و باعث شادی مردم عزیز ایران شوند.
این قهرمان در خصوص اینکه چرا و چگونه امام رضایی شده گفت: اولین دلیل اینکه آقا امام رضا (ع) در کشور خودمان است و از بچگی ارادت خاصی به آقا داشتم و همیشه و هرجا به مشکلی خوردم و هرجا گره ای در زندگی ام بود آقا را صدا زدم و به پسر بزرگوارشون آقا جواد الئمه قسمشون دادم و آقا دستم را گرفت.
زارع ادامه داد: هر زمان هم خوشحال بودم و اتفاقات خوش آیند در زندگیام افتاد، ازشون تشکر کردم و ارتباط قلبی خوبی باهاشون دارم. خواستم کاری انجام بدم که بقیه هم در جریان این ارتباط باشند تا جوانتر ها و نسل بعد از ما که وارد زندگی حرفهای و ورزش میشوند، چیزی به آنها نشان بدهم که بدرد آینده آنها بخورد.
پایان پیام/۸۶۰۵۹/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: کشتی ورزشی ورزش مازندران امیرحسین زارع امام رضا مدال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۹۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»